نورعلی الهی
نورعلی الهی در ۱۹ شهریور ۱۲۷۴ شمسی در روستای جیحونآباد، در نزدیکی کوه بیستون، واقع در استان کرمانشاهان متولد شد. پدرش حاج نعمتالله جیحون آبادی (۱۲۹۸–۱۲۵۰ شمسی)، نویسنده، شاعری عارف و یکی از شخصیتهای برجستهٔ مرام اهل حق است.
وی، دوران کودکی و نوجوانی را نزد پدرش به روزه و ریاضت، عبادت، مراقبه و تجربیات معنوی گذراند و به موازات آن به موسیقی و آموختن دروس ظاهری مرسوم آن زمان که بیشتر در زمینه الهیات و اخلاق بود پرداخت. در این دوران بود که پایه و اساس مشرب فکری، فلسفی و معنوی او شکل گرفت.
چند سال پس از درگذشت پدر (۱۲۹۸ شمسی)، به این نتیجه رسید که دوران معنویت سنتی به پایان رسیده و پیشرفت معنویت را دیگر نمیتوان در آرامش و سکون انزوا و ریاضت جستجو کرد. وی معتقد بود که معنویت را باید در یک زندگی اجتماعی تجربه کرد؛ لذا در سن بیست و چهار سالگی، موقعیت ممتاز معنوی و اجتماعیاش را کنار گذاشت، تا اصول اخلاقی خود را در بوته آزمایش اجتماع قرار دهد و به این ترتیب از سنتهای دیرینه که میتوانست او را مادامالعمر اسیر تفکر صرف کند، فاصله گرفت.
از این رو سفرهایی به تهران و دیگر مناطق نمود، محاسن و گیسوان خود را که نمادی از عرفان سنتی بود کوتاه کرد، جامه روحانی سنتی را کنار گذارد و وارد اجتماع شد. ابتدا با استقرار در تهران، وارد خدمت دولتی در اداره ثبت شد. بدینترتیب به خواست خودش یک کارمند گمنام دولتی شد و در پایینترین سطح یک دیوانسالاری گسترده، شروع به کار کرد.
موسیقی
موسیقی معنوی در زندگی نورعلی الهی نقشی اساسی داشت. هنگامی که نواختن تنبور را آغاز کرد شش سالی بیش نداشت، علاقهٔ وی به تنبور و تمرینهای مستمر سبب شد که در مدت کمتر از سه سال به مهارت خارقالعادهای در نواختن تنبور دست یابد و در سن نه سالگی استاد این ساز محسوب شود.
موسیقی وی، ریشه در سنتی دیرینه دارد که در طول قرون سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل شدهاست. بر طبق این سنت، در جمعهای معنوی، متون مقدس را با صدای موزون میخواندند. این نغمهها معمولاً همراه میشد با سازهای مختلفی چون تنبور، نی، و دف.
از نقشهای اصلی او در اعتلای موسیقی تنبور یکی این است که رپرتوار ساده و ابتدایی این ساز را به مجموعهای دقیق، پیچیده، فنی و هنری تبدیل کرد. هر چند که موسیقی او مبتنی بر سنتی کهن است، اما از بسیاری جهات، پدیدهای است کاملاً بدیع که مختص شخص اوست. ساختهها و بدیههنوازیهای فراوان او از لحاظ عمق، پیچیدگی، تنوع، رنگ، لحن و دامنه وسیع عواطفی که برمیانگیزد، به هیچیک از قطعاتی که پیش از او وجود داشت، شباهت ندارد.[۲۶][۲۷]
استادان و متخصصان موسیقی همچون موریس بژار، یهودی منوهین، موسی معروفی، ژان دورینگ و … او را موسیقیدانی بزرگ و استاد یگانه تنبور میدانستند.
نورعلی الهی، تغییرات مهمی در خود ساز نیز به وجود آورد؛ با اضافه کردن سیم سوم، صدا و رنگهای تأثیرگذار فراوانی را پدید آورد و آن را با هنر آرایهپردازی خاص و شیوه منحصر به فرد نوازندگیاش که شامل به کارگیری هر پنج انگشت دو دست است، ترکیب کرد.
از آن جا که او موسیقی را پیش از هر چیز، وسیلهای برای تفکر و مراقبه میدانست، هرگز در مقابل عموم ساز ننواخت، و نیز هرگز قطعهای را به روش حرفهای ضبط نکرد.
در دوران بازنشستگی وی، افرادی از طبقات اجتماعی مختلف به حضورش میآمدند. با گذشت زمان تعلیمات او، افراد تحصیل کرده شهری را بیشتر جذب میکرد. با این همه در میان حاضران از روستایی بیسواد تا دکتر الهیات، از تاجر تا هنرمند مشاهده میشد.
نورعلی الهی بیست و هفتم مهر ماه ۱۳۵۳ شمسی در سن ۷۹ سالگی در تهران درگذشت. بعدها بنای یادبودی بر مزارش واقع در هشتگرد، کوی نور بنا شد.